تحریمهای آمریکا علیه فرش ایران، تهدید یا فرصت؟!
در 11 تیر سال 89، رئیسجمهور آمریکا، قانونی را ابلاغ کرد که به واسطهی آن ورود بسیاری از کالاها مثل فرش ایرانی به آمریکا ممنوع گشت. قانونی که توسط باراک اوباما امضا شد، تحت عنوان قانون تحریمها، در حقیقت اصلاحیهی قانون تحریم ایران مصوب 1996 به شمار میرود که صرفاً برای تحریم کردن اشخاصی بود که در بخش انرژی ایران سرمایهگذاری میکردند.
سال 1987 نیز رونالد ریگان قانونی را امضا کرد که به موجب آن ورود فرش ایرانی به آمریکا ممنوع شد. طی آن قانون، صادرات فرش از ایران به آمریکا ممنوع شد و فقط مهاجرانی که قصد آوردن لوازم منزل خود را داشتند، مجاز بودند که یک تخته فرش به همراه خود وارد نمایند.
این تحریم به منزلهی ابزاری برای وادار کردن ایران به پذیرش نظرات و به نوعی تسلیم در برابر خواستههای آمریکا به کار گرفته میشود. اصولاً تحریم در دنیای امروز به صورت اهرم فشار در روابط بینالملل مطرح اس .کشور ما نیز نه تنها در خصوص فرش و در چند سال اخیر، بلکه در مورد سایر کالاها نیز در سه دههی گذشته بارها از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تحریم شده است.
در محاصره، ارتش مهاجم با اردو زدن در اطراف قلعه یا استحکامات گروه دیگر، مانع رسیدن هرگونه تدارکات، از جمله تدارکات مواد غذایی، به این گروه میشد. طبیعی است که با این کار ارتش مهاجم میخواهد با به ستوه آوردن گروه محاصره شده و ایجاد فشارهای داخلی، شرایط را برای تسلیم و یا تضعیف ارتش دشمن فراهم آورد و در نهایت با یورش به قلعه و یا بدون حمله به آن، فاتح جنگ شود.
طبیعی است که فشار زیادی در این دوران بر مردم درون قلعه وارد میشود و روال زندگی روزمره به خطر میافتد و حتی با گسترش گرسنگی و بیماری، ممکن است تعدادی هم تلف شوند. اما روی دیگر سکه این است که محاصرهکنندگان نیز هرچند آزادی بیشتری دارند و امکان تهیهی غذا و مهمات برای آنها فراهم است، ولی محدودیتهایی نیز برای آنها ایجاد میشود که در دراز مدت میتواند موجب گسترش اعتراضات و شورشهای درونی شود.
چند عامل میتواند در شکست دشمن در شرایط محاصره و تحریم، موفقیتآمیز باشد. این عوامل شامل وجود روحیهی دفاعی در مردم، آگاهی آحاد مردم از اهداف، عزم همگانی برای رسیدن به هدف حتی با نثار جان خود در صورت لزوم، انجام پیشبینیهای لازم توسط مسئولان و فرماندهان برای نگهداری و انبار کردن مواد غذایی به منظور مقابله با اثرات کوتاه مدت محاصره، یافتن راههایی برای رساندن تدارکات و مواد غذایی از بین حلقهی محاصره، اتحاد با نیروهایی خارج از حلقهی محاصره برای یاری رساندن به نیروهای محاصره شده و در حقیقت به خطر انداختن نیروهای محاصره کننده از دو جهت داخل و بیرون، ایجاد تفرقه و وحشت در نیروهای محاصره کننده و نظایر آن است.
از سوی دیگر، نیروهای محاصرهکننده تلاش میکنند که در زمان کوتاهتری عملیات محاصره را با موفقیت به اتمام برسانند. این نیروها میدانند که افراد محاصره شده فشار زیادی را تحمل میکنند و با تشدید فشارها میتوانند به نتیجه برسند، اما اگر زمان طولانی شود، ممکن است فشاری که به خود آنها وارد میشود نیز به تهدیدی درونی برای خودشان تبدیل گردد.
ضررهای تحریم علیه فرش ایران
تحریم، یک شمشیر دو لبه است که یک لبهی آن بر کشور تحریم شده، فشار وارد میآورد و لبهی دیگر آن متوجه تحریمکنندگان است. کشور آمریکا بزرگترین مصرفکنندهی قالی در دنیا است؛ در سالهای قبل از تحریم اول، ایران مقام اول صادرات فرش به این کشور را داشت و هرچند در سالهای بعد، جایگاه نخست در این زمینه هرگز از آن ایران نشد و کشور هند این مقام را به دست آورد، اما میزان صادرات فرش ایران به آمریکا نزدیک به یک سوم از کل صادرات فرش کشور را تشکیل میداد. از دست دادن این بازار خوب، یکی از ضربات سنگینی است که به صنعت فرش ایران وارد میشود.
کسب رتبهی اول واردات فرش در آمریکا توسط هند و در حقیقت واگذاری این بازار مناسب به رقیب، لطمهی دیگری است که به صنعت فرش ایران وارد میشود و جبران آن، دشوار و تقریباً غیر ممکن است.
حذف فرش ایران از مجلات طراحی داخلی، اشکال بزرگ دیگری است که به سبب این تحریم برای صنعت فرش ایران به وجود میآید. در دوران تحریم اول، شاهد بودیم که در مجلات طراحی داخلی آمریکا، متخصصان طراحی داخلی برای تکمیل مجموعههای خود و عرضه به مشتریان، از فرشهای هندی و چینی استفاده میکردند. استفاده از این فرشها در مجلات تزیینات داخلی، تأثیر فرهنگی عمیقی بر سلیقهی مصرفکنندگان آمریکایی در درازمدت میگذارد به طوری که حتی پس از لغو تحریم، تمایل مردم آمریکا نسبت به خرید فرش ایران کمرنگتر خواهد بود. در حالت جدید، برای افزایش فروش خود و کسب درآمد الزاماً بایستی تبلیغ نمایند، بدین معنی که لازم است امتیازات فرشهای غیر ایرانی را برجسته کنند و نقاط ضعف آنها را کمرنگ جلوه دهند؛ موضوعی که تا قبل از تحریم شاید برعکس آن را عمل میکردند.
تعدادی از فروشندگان فرش غیر ایرانی در آمریکا از کاهش عرضهی فرش ایران خشنود خواهند شد، زیرا قدرتمندترین رقیب خود را به هر طریق برای مدتی از میدان بیرون میبینند. طبیعی است که در این زمان به دلیل کمبود عرضه، قیمت فرش ایرانی در آمریکا افزایش مییابد و به تبع آن، فرشهای غیر ایرانی نیز تا حدی افزایش قیمت مییابند.
هر چند که این موضوع، مقطعی است اما سود قابل ملاحظهای برای مدتی کوتاه نصیب عدهای خواهد شد. از طرف دیگر، دلالان و واسطههایی که بتوانند فرش ایران را به هر شکل، وارد بازار آمریکا نمایند، سود سرشاری از این معامله نصیب خود خواهند کرد. این موضوع باعث توسعهی بازار غیر رسمی در کنار بازار رسمی میشود و در آینده، کار را بر فرشفروشانی که سابقهی طولانی دارند و هزینههای زیادی برای این کار متحمل شدهاند، سخت خواهد کرد و نوعی بیثباتی در بازار فرش آمریکا ایجاد خواهد کرد.
ضررهایی که تحریم فرش ایران بر آمریکا دارد:
تحریم فرش ایران، لبهی دیگری دارد که به زیان آمریکا است. هنوز تعداد زیادی فرش ایرانی، زینتبخش خانههای مردم آمریکا است و زیبایی انکارناپذیر فرش ایرانی در منظر مردم قرار دارد. رقبای ایران باید سالهای متمادی فرش بفروشند تا جایگاه واقعی فرش ایران را در دل مردم آمریکا از آن خود کنند.
حاصل فروش فرش ایران، به خصوص در پنجاه سال اخیر، آنچنان وسیع است که میتوان گفت با وجود میلیونها متر مربع فرش ایرانی در منازل آمریکاییان و زیبایی منحصر به فرد آن، شاید بیش از این مدت، زمان لازم باشد تا بتوان در این حوزه به طور واقعی، جایگاه مساوی و یا برتر برای کشورهای دیگر قائل شد.
ایرانیان فرش فروش در آمریکا و ایرانیان مقیم آمریکا که اولی بخش عمدهای از فرش فروشان آمریکا و دسته دوم، درصد مهم و قابل توجهی را در بین سایر اقلیتها تشکیل میدهند، مصرفکننده و تبلیغکنندهی فرش ایرانی هستند. هرچند این گروهها در شرایط حداکثر فشار در ابتدای تحریم مجبور به سکوت میشوند، لیکن به مرور زمان و با کاهش اثربخشی تحریم و همزمان با افزایش نارضایتیهای داخلی احتمالاً به انجام اعتراضات رسمی و تلاش در لغو این تحریم مبادرت خواهند کرد؛ فروش فرش سجاده ای همانگونه که در تحریم اول شاهد بودیم.
از دست رفتن نزدیک به نیمی از بازار فرش در آمریکا، زیان قابل توجهی برای صنف فرشفروش، ایرانی یا غیر ایرانی، وارد خواهد آورد و در نتیجه، نارضایتی در میان آنان گسترش خواهد یافت. بیتوجهی به این نارضایتی، عملاً برای حکومت آمریکا مقدور نیست و نمیتواند در بلند مدت آن را تحمل کند و همین موضوع، مقدمهای بر رفع تحریم این کالا خواهد شد.
اقداماتی که فرشفروشان ایرانی در زمان تحریم برای غلبه بر آثار سوء و یا کاهش آن انجام خواهند داد، تصمیمات عاقلانهای است که میتواند جایگاه و روند خاصی را برای خود ایجاد کند. پس از رفع تحریم، رفتار صادرکنندگان فرش ایران در بازار آمریکا با احتیاط بیشتری همراه خواهد شد و به همین دلیل، خساراتی که بر فرشفروشان آمریکا در زمان تحریم وارد خواهد شد، پس از آن نیز تا مدتی استمرار خواهد داشت.
تبدیل تهدیدها به فرصتها
با شناخت تهدیدهای موجود و همچنین پیشبینی اقدامات بعدی که از سوی آمریکا سر خواهد زد، میتوان راهبردی را اتخاذ نمود که تهدیدها را به فرصت تبدیل نماید. هنر مدیران صنعت فرش کشور و صادرکنندگان و تولیدکنندگان فرش ایران در این امر نهفته است که وضع موجود را به نفع وضع بهتری تغییر دهند. احتمال تشدید تحریمها علیه ایران در مدت سه تا چهار سال آینده وجود دارد. با اتخاذ راهکارهای مناسب در همین مدت میتوان به گونهای رفتار نمود که اثرات منفی تحریم را کاهش دهد و خیلی سریعتر تحریمها برداشته شوند. در ادامه به بخشی از این راهکارها اشاره میشود.
توسعهی بازارهای جهانی فرش از وضع فعلی به وضع جدید، با توجه به تغییراتی که در توازن کشورهای جهان در دورهی بحران و رکود رخ داده است، یکی از مهمترین اقداماتی است که باید صورت گیرد. در بحران اقتصادی که از سال 2008 از آمریکا شروع شد و به سایر کشورهای اروپایی تسری یافت، برخی کشورها مانند یونان و ایتالیا که از مشتریان عمده فرش ایران بودند، دچار عمیقترین بحرانها شدند. وضع سایر کشورهای اروپایی نیز که از مشتریان سنتی فرش ایران هستند، چندان بهتر از آن دو کشور نیست.
در مقابل، تعدادی از کشورهای جهان از این بحران دور بوده و تأثیر کمتری از آن گرفتهاند. شروع فعالیتهای بازاریابی ساماندهی شده در این کشورها میتواند جایگزین خوبی برای بازار از دسترفتهی آمریکا باشد. کشورهای دیگری نیز که از ثبات اقتصادی بهتری نسبت به کشورهای اروپایی برخوردارند، میتوانند به عنوان گروه هدف دیگری مطرح شوند.
فرش ایران قبلاً در برخی از این کشورها حضور پررنگی داشته است که باید پررنگتر شود و یا حضور کمرنگی داشته که لازم است تقویت گردد. برای نمونه، بازار ژاپن از حدود 27 میلیون دلار واردات قالی در سال 2007 به حدود 20 میلیون دلار در سال 2009 کاهش داشته است، اما پتانسیلهای موجود نشان میدهد که ظرفیت بالقوه برای افزایش واردات فرش دستباف وجود دارد.
در کشورهای عربی که عمدتاً مشتریان فرش ایران هستند، با توجه به افزایش قیمت نفت، ظرفیت بالقوهی بیشتری ایجاد شده است و میتوان توسعهی بیشتری را در این بازارها انتظار داشت. همچنین کشور استرالیا که در قارهی اقیانوسیه واقع شده است و در شرایط بحران اقتصادی حاضر، از نظر اقتصادی در وضعیت نسبتاً مناسبی به سر میبرد نیز میتواند به عنوان یک بازار هرچند کوچک، مورد توجه متولیان و صادرکنندگان فرش قرار گیرد.