تابلو فرش چهره و منظره و آیه
صنایع فرش ثریا کویر کاشان یکی از برترین و بزرگترین تولیدکنندگان حرفهای و تخصصی تابلوفرش ماشینی میباشد که با داشتن کادری مجرب و حرفهای مبادرت به تولید انواع طرحهای تابلو فرش ماشینی و دستباف از سال 1390 نموده است.
از جمله تولیدات مربوط به تابلوفرش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تابلو فرش دستباف (چهره و عمومی)
- انواع تابلوفرشهای ماشینی کاشان
- تبدیل عکس به تابلوفرش ماشینی
- چاپ عکس روی فرش ماشینی
- تابلو فرش منظره
- تابلو فرش چهره
- تابلوفرش آیه (تابلوفرش آیه الکرسی – تابلوفرش و ان یکاد – تابلوفرش چهارقل)
- تابلوفرش دولتی
- تابلوفرش شام آخر
- تابلوفرش گل
- تابلوفرش ایرانی
- تابلوفرش کوچه باغ
جهت سفارش تبدیل عکس به تابلو فرش و خرید تابلوفرش ماشینی و همینطور جهت اطلاع از آخرین لیست قیمت تابلوفرش ماشینی میتوانید با مدیریت محترم فروش بخش تابلو فرش آقای ایزدی در تماس باشید: 09132640856
بزرگترین تابلو فرش ماشینی جهان
بزرگترین تابلوفرش دنیا با نام “من عاشق محمد(ص) هستم” به موسسه گلستان علی (ع) به عنوان بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست کشور در مشهد اهدا شد. برای طراحی و تولید این تابلو فرش ماشینی بیشتر از دو ماه زمان برده است.
در حاشیهی این تابلوفرش ماشینی اسامی متبرک 14 معصوم(ع) و کتیبههایی منقش به غزل مشهور حضرت سعدی “ماه فرو ماند از جمال محمد” در وصف حضرت محمد (ص) چشمنوازی میکند. این تابلو فرش با استفاده از 10 رنگ بافته شده که در متن آن نیز عبارت “انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق” به نقل از پیامبر (ص) به خط ثلث بافته شده است.
این تابلوفرش ماشینی به مساحت 21 متر مربع دارای 21 میلیون گره، 1000 شانه، 3000 تراکم و جنس نخ آن از ابریشم مصنوعی یا همان ابریشم صنعتی (پلی استر فیلامنت) و جنس نخ تار پود آن از پلی استر و پنبه میباشد. این تابلو فرش بزرگ در شهر کاشان پایتخت فرش ماشینی ایران بافته شده است.
در زیر تعدادی از تصاویر این تابلوفرش را مشاهده مینمایید:
آیا تابلوفرش یک هنر است؟
هنر فرش و فرشبافی در دهههای گذشته با حجم گستردهی تولیدی خود در ایران و سایر کشورهای فعال در این حوزه جنبهای صنعتی پیدا نموده است که کمکم وجههی هنری فرش در سایهی جنبهی صنعتی آن قرار گرفته و دیگر از صدها فرش تولیدی این سیستم صنعتی به ندرت شاهد هنری به معنای اصیل هنر خواهیم بود.
این جریان تا آنجایی پیش میرود که هرگونه تغییر و تحول در این زمینه را با دلارهای مشتریان خود جهت میدهد و هنرمند جای خود را به صنعتگران و تاجران و بازاریابان و دست آخر کارگرانی بینوا در پی لقمه نانی میدهد.
هرچند حرکت هنر صنعت فرش به این شکل تا حدود زیادی ناشی از سیاستهای کلان کشوری در پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و اشتغال گستردهای که فرش میتواند داشته باشد است ولی با این حال در سایه بودن ابعاد هنری این کالای ارزشمند ایرانی میتواند تبعات بسیار ناگواری برای حیات پر قدرت فرش ایرانی در آینده داشته باشد.
با تمام این اوصاف وضعیت فرزند خلاق و چشم نواز فرش ایرانی در اینباره بسیار وخیمتر است. آری تابلو فرش که روزی هنر بافندهی ماهر و توانای فرش ایران بود امروزه دیگر از هنر و هنرمندی هیچ نصیبی ندارد. تابلوفرش بافی که در ادامهی قالی و قالیچههای تصویری و با خلاقیت و نوآوری در کاربری آن از زیرپا به روی دیوارها رفت سراسر هنر و در نتیجه ایده پردازیهای بافندهی ماهر ایرانی بود.
اما با گذشت زمان این روند بیشتر و بیشتر جنبهی تجاری یافت و برابر با آن رشد هنری نداشت. کافی است امروز سری به بازار فرش بزنیم تا ناخودآگاه از پوسترها و نقاشیهایی که برایمان آشنا و ناآشنا است و با دقت و ظرافتی مثال زدنی بر روی فرش بافته شدهاند متحیر شویم.
اولین سوالی که برایمان ایجاد میشود این است که چگونه این تصاویر با چنین دقتی بر روی فرش بافته شدهاند؟ نکتهی دیگر این است که این تصاویر و نوشتهها و آیات قرآنی با چه دید و نگاهی و مطابق با کدام اصول زیبایی شناسانه یا فرهنگی و هنری انتخاب و بافته شدهاند؟
تابلو فرشهای رنگارنگی که امروزه در بازار فرش شاهد آن هستیم بی هیچ ربطی با جریان تولید یک کالای هنری، حتی در نازلترین سطح آن تولید میشوند و ما دانسته یا ندانسته این کالاها را با صدایی بلند «هنر» میخوانیم و آن را متصل به هنر بی بدیل فرشبافی ایران و ایرانی میدانیم.
امروزه در جریان تولید یک فرش دستباف با در نظر گرفتن تمام ابعاد صنعتی آن بخش طراحی و رنگبندی آن با اتکا به اصول طراحی سنتی که برگرفته از فرهنگ و هنر غنی ایران است بیشترین نقطهی اتصاف جریان تولیدی فرش به «هنر» است.
این در حالی است که در تابلوفرش بافی علیرغم همهی ظرافتهایی که وجود دارد طرحها کاملاً کپیهایی از نقاشیها و تصاویری است که اغلب نیز با فرهنگ ایرانی سنخیتی ندارد و هیچ امتیازی برای آن وجود ندارد که روی فرش باشد یا نباشد. منظور این است که چه لزومی دارد مثلاً فلان نقاشی کوبیسم اثر نقاش معروف یا مثلاً تصویری از دلار آمریکایی با دقت و ظرافتی که تحیر هر بینندهای را برمیانگیزد بر روی فرش بافته شود و با بافته شدن آن بر روی فرش چه بعدی از زیبایی آن تصویر هویدا میشود که در تصویر کاغذی آن مشخص نبود؟
امروزه وقتی به کارگاههای تابلوبافی سری میزنید متوجه دستگاههای گرهزنی انسانی میشوید که بدون اینکه حتی خط و رنگی را ببینند از روی جدولی ماتریسوار اعداد و ارقام را بر روی دار گره میزنند! سابق بر این هنرمند تابلو باف باید مهارتی ستودنی در امر انتخاب رنگ مطابق با تصویر مورد نظر میداشت و با تناسب و دقتی قابل تحسین این گرهها را منظم کنار هم مینشاند و در نهایت تصویر مورد نظر با حداقل تغییر بر پهنهی فرش نقش میبست.
این تصاویر معمولاً بنابر مناسبت یا طرحی که اقتضای آن تصویر را داشت شکل میگرفت. اما امروزه صرفاً بر کپی نقشی که بارها و بارها دیدهایم بدون اینکه بخواهیم با بافت آن بر فرش زاویهی دیدی تازه بر آن بگشاییم اصرار میورزیم و شباهت صد در صدی آن را با نمونهی اصلی مایهی مباهات خود میدانیم و با افتخار آن را هنر مینامیم.
بازار تابلو فرش در حال حاضر سهم زیادی از فرآیند تولید و صادرات فرش کشورمان را ندارد و البته کار بر روی کشف بازارهای جدید خارجی این کالا نیز امری مهم و در راستای توسعهی هنر صنعت فرش حتی ضروری است. ولی عدم توجه به مسائلی که توضیح آن آمد مطمئناً در کشف بازارهای داخلی و خارجی همچون یک موج زودگذر خواهد بود که ناشی از علاقمندیهای فصلی مشتریان آن است و در چنین شرایطی میبایست برای حفظ این فرزند نوپای فرش ایرانی و ثمرهی خلاقیت و نوآوری هنرمندان ایرانی فکر ویژهای نمود.
این فکر ویژه نه در کوتاه نمودن پروسهی تولید و یا مکانیزه کردن آن بلکه میبایست هرچه بیشتر به سمت هنری نمودن آن باشد. هنری که جز در فرش در جایی دیگر ظهور نیافته باشد و به جرأت بتوان بر آن نام هنر نهاد نه این که هنر برای آن وصلهای ناجور باشد.